هم‌قافیه با باران

با تب فاصله ها چهره برافروخته ای

پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۵ ب.ظ

با تب فاصله ها چهره برافروخته ای
شمع جان را به هواداری دل سوخته ای

عرق از شرم به پیشانی راه آمده است
بس که اندوه خوران دیده بر او دوخته ای

محتکر خوانده تو را سینه و این نیست عجب
زان همه آه جگر سوز که اندوخته ای

ای که مجنون بیابانی وگه کوهکنی
آخر این رسم وفا را زکه آموخته ای

مرتضی برخورداری

۹۵/۰۹/۰۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران