با جرعه ای لطفا بچش شعر زلالم را
پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۲ ب.ظ
با جرعه ای لطفا بچش شعر زلالم را
تا حس کنی اندازه ی عمق ملالم را
بی تو هماره با قلم مو می کشم بر بوم
تصویری از آبادی رو به زوالم را
توبیخ هایت سر به راهم کرده ای زیبا
امضا نکن با قهر حکم انفصالم را
از فعل های ماضی من دلخوری ای کاش
معیار سنجش کرده بودی فعل حالم را
من کفتر جلد تو خواهم شد به این زودی
کمتر بزن با سنگ زخم روی بالم را
در باغ ذهنم گاه گاهی می زنی با شوق
پیوند با انگور هایت پرتقالم را
تا ازطنین خنده ات اعجاز می روید
مثل الف بی زاویه کن شکل دالم را
*
با چای گل دم هم محبت کن برای من
دیوان حافظ را بیاور تاک فالم را
محمدعلی ساکی
۹۴/۰۵/۲۲