با من به خنده گفت که: باری، هنوز هم؟!
سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۵۶ ب.ظ
با من به خنده گفت که: باری، هنوز هم؟!
گریان جواب دادمش: آری هنوز هم!
آری، اگر تو نام من از یاد بردهای
از دل نرفته یاد تو، باری هنوز هم
شوق هزار غنچهی نشکفته با من است
تا بشکفد به باغ بهاری، هنوز هم
سر مینهم به بالش حسرت، در این امید
تا سر نهم به دامن یاری هنوز هم
زآن آتشی که عشق تو در جان من فکند
ماندهست شعلهوار شراری هنوز هم
عادل! صبور باش که در این جهان کسی
یک گل نچیـده بیغم خاری هنوز هم
غلامعلی حداد عادل
۹۵/۰۱/۳۱