برای رفیقت زمان میگذاری
سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۵۰ ب.ظ
برای رفیقت زمان میگذاری
نه تنها زمان، بلکه جان میگذاری
به وقت غمش از سبوی رفاقت
شراب، استکان استکان میگذاری
که بالا رود بیشتر، پیش پایش
تو از شانهات نردبان میگذاری
ولی میزند زخم و انگشت حیرت
از این مرحمت در دهان میگذاری
نمی پرسیاش جای مرهم نهادن
چرا لای زخم، استخوان میگذاری؟
نمی پرسیاش چیست این دشنه در دیس؟
که در سفرهام جای نان میگذاری
نه از غم به ابرو خمی مینشانی
نه با هیچکس در میان میگذاری
نه حتی برایش به همدستی شعر
به تهدید خط و نشان میگذاری
فقط نقطهی آخر دوستی را
به پایان این داستان می گذاری.
سجاد رشیدی پور
۹۶/۰۱/۲۹