هم‌قافیه با باران

برکبودای زمین هنگامه ی محشر گذشت

يكشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۰ ق.ظ

برکبودای زمین هنگامه ی محشر گذشت
آسمان در هاله ای از خون وخاکستر گذشت

چشمهای خونفشان آسمان خشکید وسوخت
زآن جه در اوج عطش , بر چشمه ی کوثر گذشت

سرنوشت آسمان و چرخ را وارونه کرد
آنچه در گودال برانگشت و انگشترگذشت

در کنار رود تشنه , در میان نخل ها
من نمی دانم چه بر عباس آب آور گذشت

ای جنونِ شعله ور! ای مرد! ای آتشفشان
پرتوی از ماجرایت زیر خاکستر گذشت

ابرهای تشنگی آن قدر باریدن گرفت
تا که در ناوردگاه عشق ، خون از سر گذشت

ظهر عاشورا به روی نیزه ها تا گل کند
آفتاب از مشرق خونین ِ خنجر برگذشت!

شامِ غربت بود و نخلستان وصحرا و عطش
ماه آن شب از کنار آب تنهاتر گذشت…

یدالله گودرزی

۹۵/۰۷/۱۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران