بر سر کوی دلارام ، به جان میگردم
سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۳۲ ب.ظ
بر سر کوی دلارام ، به جان میگردم
روز و شب در پی دل ، گرد جهان میگردم
غم دورانِ جهان کرد مرا پیر و چه غم ؟
بخت اگر یار شود ، باز جوان میگردم
دیدهام طلعت زیباش که آنی دارد
این چنین واله و مست از پی آن میگردم
تا نسیمی سر زلف تو بیابم چو صبا
شب همه شب من بیمار به جان میگردم
ناوکِ غمزهی جادو به من انداز که من
پیشِ تیرت ز پی نام و نشان میگردم
تو چو گل در تُتُقِ غنچه و من چون بلبل
گردِ خرگاه تو فریادکنان میگردم
دامن از من مکش ای سرو ! که در پای تو من
میدهم بوسه و چون آب روان میگردم
سلمان ساوجی
۹۵/۱۲/۲۴