بر من گذشتی ، سر بر نکردی
سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۱۶ ق.ظ
بر من گذشتی ، سر بر نکردی
از عشق گفتم ، باور نکردی
دل را فکندم ارزان به پایت
سودای مهرش در سر نکردی
گفتم گلم را می بویی از لطف
حتی به قهرش پر پر نکردی !
دیدی سبویی پرنوش دارم
با تشنگی ها لب تر نکردی
خواندم به گوشت صد دفتر از عشق
سطری ، کلامی از بر نکردی
یادت به هر شعر منظور من بود
زین باغ پر گل منظر نکردی
هنگام مستی شورآفرین بود
لطفی که با ما دیگر نکردی
آتش گرفتم چون شاخ نارنج
گفتم : نظر کن ! سر بر نکردی
از عشق گفتم ، باور نکردی
دل را فکندم ارزان به پایت
سودای مهرش در سر نکردی
گفتم گلم را می بویی از لطف
حتی به قهرش پر پر نکردی !
دیدی سبویی پرنوش دارم
با تشنگی ها لب تر نکردی
خواندم به گوشت صد دفتر از عشق
سطری ، کلامی از بر نکردی
یادت به هر شعر منظور من بود
زین باغ پر گل منظر نکردی
هنگام مستی شورآفرین بود
لطفی که با ما دیگر نکردی
آتش گرفتم چون شاخ نارنج
گفتم : نظر کن ! سر بر نکردی
۹۴/۰۶/۱۰