بنده آدم حسابیام اما، نه به اندازهی شما حضرات
بنده آدم حسابیام اما، نه به اندازهی شما حضرات
بنده اینجایم و شما آنجا! من کجا و شما کجا حضرات؟
خرده پایی که غیر کار و تلاش، هیچ چیزی ندارم آقایان
و غلط میکنم اگر بکنم، کردهام را قیاس با حضرات
من و امثال من فقط شاید، سر سوزن تخصصی داریم
ای به قربان آن تعهدتان، عذر تقصیر بنده را حضرات...
پیش سرچشمهی علوم شما، مدرک بنده، کاغذی پاره است
در مدیریّت خدادادی، بس که دارید دکترا حضرات
فکر ما جای خود، شما حتّی، صاحب جان و مال ما هستید
بس که دارید حق به گردن ها، نشود حقّتان ادا حضرات
چاکر البته سعی دارم تا بعد از این بیشتر تلاش کنم
بالاخص در خصوص بربری و سنگک و چای ناشتا، حضرات
یا که حتی امور شخصیتر، هر چه شخصیتر از قضا بهتر
فیالمثل... چیز!... بگذریم اصلاً؛ ترس دارم شود ریا حضرات
بعد صبحانههای کاریتان، حال کاری اگر که بود، که بود
و اگر هم نبود، طوری نیست، چون نپرسد کسی "چرا؟" حضرات
چون شما نور چشم ماهایید، ما همه نوکریم و آقایید
ما ز پایین، شما ز بالایید! ما کجا و شما کجا حضرات؟
هر کسی خاک پایتان شده است، ره صد ساله طی نموده شبی
تا نظر سوی خاک فرمایید، میشود درّ و کیمیا، حضرات
الغرض مخلص کلام اینکه، بنده خدمتگزارتان هستم
گاه گاهی اگر میسر شد، نظری نیز سوی ما، حضرات...
رضا احسانپور