به آتش می کشد چشمان تو اندوه شاعر را
جمعه, ۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ق.ظ
به آتش می کشد چشمان تو اندوه شاعر را
گوارا می کند تلخی اشعار معاصر را
تو در راهی و بازار قلم زن ها به جوش آمد
به رقص آورده پایت، دست استادان ماهر را
چه تمهیدی ست با خال لبت وقتی که می بینم
میان برکه ی زیبائیت مرغ مهاجر را
چه ترکیب شگفتی خلق کرده دست آن نقاش
که آورده است در این چهره گلچین مناظر را
بیا لب باز کن از پنجره، این بار دعوت کن
به گردش در میان گیسویت باد مسافر را
نوازش های گرمت را بر این یخ بسته انشا کن
دوباره غرق گل کن دفتری آزرده خاطر را
علی قربان نژاد
۹۴/۰۵/۰۹