به جای تو همه شب درد را بغل کردم
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۴۱ ق.ظ
به جای تو همه شب درد را بغل کردم
سر تو با دل خود بارها جدل کردم
به روی خویش نیاوردم عاشقم اما
شبانه دفتر خود را پر از غزل کردم
مرا به هر روشی میشد امتحان کردی
همیشه مسئله ات سخت بود و حل کردم
برای شادی تو بغض خویش را خوردم
به خنده گریه و اندوه را بدل کردم
عمل به وعده نکردی سر قرار بیا
بیا که من به همه وعده ها عمل کردم
مرتضی قلی زاده بابک
۹۴/۰۱/۲۹