به غیر از آینه، کس روبروی بستر نیست
چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۲ ب.ظ
به غیر از آینه، کس روبروی بستر نیست
و چشم آینه، جز مـــا به سوی دیگر نیست
چنان در آینه خورده گره تنــــم بـــــه تنت
که خود، تمیز تو و من، زهم میسر نیست
هــــــزار بار کتاب تن تــو را خوانــدم
هنوز فصلی از آن کهنه و مکرر نیست
برای تـــو همـــــه از خوبی تـــو میگوید
اگر چه آینه چون شاعرت سخنور نیست
ولی تو از آینه چیزی مپرس، از من پرس
کـــــــه او به راز تنت از من آشناتر نیست
تن تو بوی خود افشانده در تمـــام اتاق
وگرنه هیچ گلی، این چنین معطر نیست
بــــه انتهــــای جهـان میرسیم در خلایی
که جز نفس نفس آنجا صدای دیگر نیست
خوشا رسیدن با هم، که حالتی خوشتر
ز حالت تو در آن لحظههای آخــرنیست
حسین منزوی
۹۴/۰۵/۲۸