به کجا برم سر خام خود که به شعلهای بخرد مرا
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۰ ب.ظ
به کجا برم سر خام خود که به شعلهای بخرد مرا
به کجا کشم لب خام خود که به عالمی ببرد مرا
به خدا که او نرود ز دل به فسون مردم منفعل
نرود برون همه ز آب و گل، چه کُشد مرا چه کِشد مرا
به علی است دخل خدا دخیل، به علی است عصمت جبرئیل
ز دم مسیح وجود او چه رسد مرا چه رسد مرا؟
سر خاک من چو گذر کند، به قتیل خویش سفر کند
به سبوی خویش تر کند، ز مسیح ِ جان بدمد مرا
به تجمّلات جلالیاش، به صعود قوس کمالیاش
به جلال جلّ جمالیاش، شده رهنمون به احد مرا
همه اوست تاج محل شده، همه اوست زهر و عسل شده
همه اوست رب ملل شده، زده نفخهای به جسد مرا
تو کجا و بار بدن کجا، تو کجا و قالب تن کجا؟
تو کجا و معنی من کجا؟ ز تو کی مدیحه بود مرا؟
محمد سهرابی
۹۴/۰۴/۰۶