بوسیدمت؛لب و دهنم بوی گل گرفت
جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۴۰ ب.ظ
بوسیدمت؛ لب و دهنم بوی گل گرفت
بوییدمت؛تمام تنم بوی گل گرفت
گل های سرخِ چارقدت را تکاندی و
گل های خشکِ پیرهنم بوی گل گرفت
با عطر واژه ها به سراغ من آمدی
شعرم،ترانه ام،سخنم بوی گل گرفت
از راه دورفاتحه ای دود کردی و
در زیر خاک ها کفنم بوی گل گرفت
تا آمدی، به میمنت بوی زلف تو
در باغ،یاس و یاسمنم بوی گل گرفت
ای امتزاج شادی و غم!در کنار تو
خندیدنم،گریستنم بوی گل گرفت
گَرد از کتابخانه ی من بر گرفتی و
تاریخ مرده و کهنم بوی گل گرفت
خونِ تو دانه دانه شبیه گل انار
پاشید بر شب و...وطنم بوی گل گرفت...
سعید بیابانکی
۹۶/۰۲/۰۱