بگذار اگر این بار سر از خاک بر آرم
دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۸ ب.ظ
بگذار اگر این بار سر از خاک بر آرم
بر شانه تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر به هدر رفته ام ای دوست
ناراضی ام ، اما گله ای از تو ندارم
در سینه ام آویخته دستی قفسی را
تا حبس نفس های خودم را بشمارم
از غربتم اینقدر بگویم که پس از تو
حتی ننشسته است غباری به مزارم
ای کشتی جان حوصله کن میرسد آن روز
روزی که تو را نیز به دریا بسپارم
نفرین گل سرخ بر این شرم که نگذاشت
یک بار به پیراهن تو بوسه بکارم
ای بغض فرو خورده مرا مرد نگهدار
تا دست خداحافظی اش را بفشارم !
فاضل نظری
۹۴/۰۷/۲۷