بیا که تا نفس آید زعشق دم بزنیم
پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۲۳ ب.ظ
بیا که تا نفس آید زعشق دم بزنیم
تمام قاعده ها را دمی بهم بزنیم
برای شستن غم های مانده بر شانه
به زیر نم نم باران کمی قدم بزنیم
هوا اگرچه مه آلوده و رسیدن سخت
بیا که بال و پری جای پا رقم بزنیم
بیا بخاطر قلبی که می تپد با تو
به باغ فاصله ها تیشه ی عدم بزنیم
زمانه اهل مدارا نمی شود هرگز
بیا که مشت گَره بر رُخ ستم بزنیم
همیشه به چشمانمان حدیث دلتنگی ست
بیا برای نگاهی زبان قلم بزنیم
بیا که آینه دار عروس دل باشیم
و نقش مهر و وفا را به جام جم بزنیم
مرتضی برخورداری
۹۵/۱۲/۱۲