بی تو دنیای مرا بدجور غم برداشته
دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶ ب.ظ
بی تو دنیای مرا بدجور غم برداشته
بعد تو حتی خدا دست از سرم برداشته
با تو بودن حس ناب مادری را داشت که
بار اول دیده فرزندش قدم برداشته
دست در دستم که بودی حال و روزم فرق داشت
مثل حال نوجوانی که علم برداشته
من که شاعر نیستم ، حتی دریغ از یک غزل!
یاد تو شاعر شده هر شب قلم برداشته
من کتاب تازه ای در عاشقی آورده ام
قبل من هر چند دینت صد پیمبر داشته
علی صفری
۹۴/۰۵/۱۲