هم‌قافیه با باران

تا بوسه از آن لعل دلآرام گرفتم

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۹ ق.ظ

تا بوسه از آن لعل دلآرام گرفتم
جانم به لبم آمد و، آرام گرفتم

منعم مکن از دیدن قد و رخ و چشمش
من انس به سرو و گل و بادام، گرفتم

ساقی! بر من قصۀ جمشید چه خوانی
جمشید منم تا به کفم جام گرفتم

بدنام مخوان زاهدم از عشق، که تا من
در حلقۀ عشّاق شدم، نام گرفتم

سودای خوشی دوش به آن ماه نمودم
جان دادم و یک بوسه به انعام گرفتم

شاطرعباس صبوحی

۹۵/۰۴/۲۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران