هم‌قافیه با باران

تا در آن حلقۀ زلف تو گرفتار شدم

پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۶ ب.ظ

تا در آن حلقۀ زلف تو گرفتار شدم
سوختم تا که من از عشق خبردار شدم

من چه کردم که چنین از نظرت افتادم
چاره‌ای کن که به لُطف تو گنهکار شدم

خواب دیدم که سر زلف تو در دستم بود
بوی عطری به مشامم زد و بیدار شدم

تا در آن سلسلۀ زلف تو افتادم من
بی‌سبب چیست که پیش نظرت خوار شدم

برو ای باد صبا بر سر کویش تو بگو
که ز مهجوری تو دست و دل از کار شدم

جان بلب آمد و راز تو نگفتم به کسی
نقد جان دادم و عشق تو خریدار شدم

شاطرعباس صبوحی

۹۵/۰۵/۲۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران