تا مردم این شهر در خواباند با من باش
دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۲۵ ب.ظ
تا مردم این شهر در خواباند با من باش
از راه آهن تا خود دربند با من باش
صبحانه میخواهی اگر در حس و حال کوه
در کوله دارم چای و کیک و قند، با من باش
کم اخم کن با من، دلم ترکید جان تو
کل جهان قربان آن لبخند؛ با من باش
تنها بیا از لحظۀ تحویل سال نو
تا آخر بیست و نه اسفند با من باش
یادت بماند تو کمی کوچکتری از من
از من فقط بشنو همین یک پند: با من باش!
هرچیز گفتم یک چرا در کارم آوردی
حالا بیا بی چند و چون یکچند با من باش
یک دفعه میبینی که کوهستان به حرف آمد
میگوید ای دلخواه! ای دلبند! با من باش
آرش شفاعی
۹۵/۱۱/۱۱