تا پنجره رفتیم و به دیدن نرسیدیم
يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۳۹ ب.ظ
تا پنجره رفتیم و به دیدن نرسیدیم
تا شاخه رسیدیم و به چیدن نرسیدیم
گفتند خبر های خوشی آمده از راه
رفتیم به دیدن، به شنیدن نرسیدیم
خود را به لب پنجره ی پلک کشاندیم
اما به رهاییِ چکیدن نرسیدیم
این مصر چه مصریست که در اوج عزیزی
با برده فروشان به خریدن نرسیدیم
یک عمر دویدیم و دویدیم و دویدیم
قدر نفسی هم به رسیدن نرسیدیم
حمزه کریم تباح فر
۹۵/۱۲/۱۵