تو نیستی که ببینی چگونه در هوای تو پر می زنم.
چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۵۰ ب.ظ
تو نیستی که ببینی
چگونه در هوای تو پر می زنم.
کلمات نابینا
بر کاغذهای سفید
دست می سایند و
گرد نام تو جمع می شوند
ثانیه های مُتمرّد
به زخم عقربه ها فرو می ریزند
و نام تو را
تکرار می کنند
تو نیستی که ببینی
چگونه پیلهء سنگ می شکافد
و پروانهء مجروح
با بال شکسته
ابریشم شعر
جارو می کند.
شمس لنگرودی
۹۳/۱۰/۲۴