جاری ست شعله در شَرَیانم هنوز هم
پنجشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۵ ب.ظ
جاری ست شعله در شَرَیانم هنوز هم
سمت همیشه در جریانم هنوز من
گیرم که ارتفاع غرورم تکیده است
امّا لبالب از فَوَرانم هنوز هم
آن هستی گداخته، آن فطرت مذاب
آن جان بی غروب... همانم هنوز هم
چون گردباد گمْ شده در جست و جوی خویش
دیری گذشت و در دَوَرانم هنوز هم
با من بیا -قدم به قدم- تا به انتها
چون نبض قصّه، پُرهیجانم هنوز هم
می خواستی، ولی نتوانستی ای پدر
تا من چه خواهم و چه توانم هنوز هم
بعداز هزار سال دویدن در این مدار
با من بگو کجای جهانم هنوز هم؟
در انتهای من کسی آغاز می شود
این هم بهانه ای که بمانم هنوز هم
امشب هزار صاعقه در خواب های من
فردا چه می شود؟ نگرانم هنوز هم
محمّدرضا روزبه
۹۵/۰۲/۲۳