حال من خوب است ، حال روزگارم خوب نیست
شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۴۸ ب.ظ
حال من خوب است ، حال روزگارم خوب نیست
حال خوبم را خودم باور ندارم خوب نیست
آب و خاک و باد و آتش شرمسارم می کنند
این که از یاران خوبم شرمسارم خوب نیست
روز و شب را می شمارم، کارآسانی ست،حیف
روزو شب را هرچه آسان می شمارم خوب نیست
من که هست و نیستم خاک است خاکی مشربم
این که می خواهند برخی خاکسارم خوب نیست
ابر ها در خشکسالی ها دعاگو داشتند
حیرتا ! بارانم و باید نبارم خوب نیست
در مرور خود به درک بی حضوری می رسم
زنده ام ، - اما خودم را سوگوارم خوب نیست
مرگ هم آرامش خوبی ست ، می فهمم ، ولی
این که تاکی در صف این انتظارم خوب نیست .
محمدعلی بهمنی
۹۵/۱۰/۰۴