خداحافظ ای خونه ی سوت و کور
پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۱ ب.ظ
خداحافظ ای خونه ی سوت و کور
خداحافظ ای عشق پر خاطره
می رم تا فراموش کنم اسمتو
می رم تا هوات از سرم بپره
می دونستم عشقت دروغه ولی
من ساده دنیامو ریختم به پات
یه بارم محبت ندیدم ازت
منی که می گفتم می میرم برات
یادت رفته حتّی شبا وقت خواب
سرت رو میذاشتی روو بازوی من
دو تا دست من لای موهای تو
چه راحت می خوابیدی پهلوی من
یادت رفته وقتی که بارون می زد
با هم زیر بارون قدم می زدیم
اگه حتّی سنگم می بارید بازم
مگه ما قرارو بهم می زدیم؟
دیگه چیزی از مهربونی نگو
از این حرفا حالم بهم می خوره
ببین عشق و نفرت چیکار می کنه
ببین آدمو تا کجا می بره
تو خوشبخت باشی برام کافیه
که شادی تو آرزوم بود و هست
مگه از خدا چیزی خواستم جز این؟
با اینکه دل بی زبونم شکست
زمستونه، دل شوره دارم برات
شبا کی پتو روو سرت می کِشه؟
می دونم شبا خیلی بدخوابی و
همین چیزا داره منو می کُشه
فرهاد شریفی
خداحافظ ای عشق پر خاطره
می رم تا فراموش کنم اسمتو
می رم تا هوات از سرم بپره
می دونستم عشقت دروغه ولی
من ساده دنیامو ریختم به پات
یه بارم محبت ندیدم ازت
منی که می گفتم می میرم برات
یادت رفته حتّی شبا وقت خواب
سرت رو میذاشتی روو بازوی من
دو تا دست من لای موهای تو
چه راحت می خوابیدی پهلوی من
یادت رفته وقتی که بارون می زد
با هم زیر بارون قدم می زدیم
اگه حتّی سنگم می بارید بازم
مگه ما قرارو بهم می زدیم؟
دیگه چیزی از مهربونی نگو
از این حرفا حالم بهم می خوره
ببین عشق و نفرت چیکار می کنه
ببین آدمو تا کجا می بره
تو خوشبخت باشی برام کافیه
که شادی تو آرزوم بود و هست
مگه از خدا چیزی خواستم جز این؟
با اینکه دل بی زبونم شکست
زمستونه، دل شوره دارم برات
شبا کی پتو روو سرت می کِشه؟
می دونم شبا خیلی بدخوابی و
همین چیزا داره منو می کُشه
فرهاد شریفی
۹۵/۰۹/۲۵