خرمن زلف من کجا؟ شاخه یاسمن کجا؟
جمعه, ۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۳۵ ب.ظ
خرمن زلف من کجا؟ شاخه یاسمن کجا؟
قهر ز من چه می کنی ٬ بهر تو همچو من کجا؟
صحبت باغ را مکن پیش بهشت روی من
سبزه ی عارضم کجا؟ خرّمی چمن کجا؟
لاله و من چه نسبتی؟ ساغر او ز می تهی
ساق فریب زن کجا؟ ساقی سیمتن کجا؟
غنچه دهان بسته یی ٬ پیش لب شکفته ام
گرمی بوسه ام کجا؟ سردی آن دهن کجا؟
نرگس و دیدگان من؟ وای از این ستمگری
در نگهم ترانه ها ٬ در نگهش سخن کجا؟
بر سر و سینه ام مکش دست که خسته می شود!
نرمی پیکرم کجا؟ خرمن نسترن کجا؟
این همه هیچ ٬ بهر تو ٬ یار ز خود گذشته یی
دوستی ِ تو خواسته ٬ دشمن خویشتن کجا؟
می روی و خطاست این ٬ شیوه ی نابجاست این
قهر ز من چه می کنی؟ بهر تو همچو من کجا؟
سیمین بهبهانی
۹۴/۰۵/۰۲
از تنگنای محبس تاریکی/از منجلاب تیره ی این دنیا
بانگ پر از نیاز مرا بشنو/آه ای خدای قادر بی همتا
راضی نشو که بنده ی ناچیزی/عاصی شود به غیر تو روی آرد
راضی نشو که سیل سرشکش را/بر پای جام و باده فرود آرد
فروغ فرخ زاد