در بلوغ سر به مهر غنچه هایت جاری ام
دوشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۵۵ ب.ظ
در بلوغ سر به مهر غنچه هایت جاری ام
رو به دریا می رود خیزابه ی بیداری ام
نو به نو می گردم از خوشخوانی رود غزل
چون قزل آلا عروس آب های ساری ام
فصل رویش با ترنمجامه های سینه سرخ
روی صخره با خزه مشغول مخمل کاری ام
از هبوط آبی فواره ها قد می کشم
بر مداری از فراز روشن تکراری ام
سرو می کارم که تا یادم همیشه سبز باد
لابلای خاطرات ملک استیجاری ام
خود ندیدن شیوه ی آیینه ی بی ادعاست
گفته بودی آفتاب ؟ آیینه می پنداری ام
دور گل می چرخم و دف می زنم با بال شعر
باغبان، تا از تبار شاپرک بشماری ام
محمد علی ساکی
۹۴/۰۶/۰۲