هم‌قافیه با باران

درخم کوچه ای از فصل قدیم خانه ایست کاهگلی

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ق.ظ

درخم کوچه ای از فصل قدیم
خانه ایست کاهگلی
همه ی خانه پراز خاطره و
به دل گنجه ی آن
اثری هست زعشق
اثر از حس بلور
حس جاری شدن از بال نسیم
قاب عکسی زبهار
شیر مردی زدلیران نبرد
مردی از ساحل عشق
روزگاری این جا
هم صدای مادر
قصه می گفت زعشق
تا که مادر می گفت «چای هم آماده ست»
خنده می زد چو گل یاس سفید
وسر آغاز گپی مستانه
آری آن روز گذشت
و جوان رفت و دگر باز نگشت
و چه غمگین امروز
اثری نیست زآن شیر جوان
همه مرغان مهاجر با عشق
پرکشیدند به پاییزو بهار
آری آن روز گذشت
دیگر از خنده ی مادر اثری نیست و او
آرزویی دارد
استکانی پر چای
وگپی مستانه


مرتضی برخورداری

۹۴/۰۹/۲۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران