در آرزوی رویت ماه تمامی
سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ب.ظ
در آرزوی رویت ماه تمامی
شامی به صبحی می برم صبحی به شامی
هر شب به قصد توبه کردن ، می نخوردن
جامی به سنگی می زنم سنگی به جامی
دستی به جنت دارم و پایی به دوزخ
نان حلالی دارم و آب حرامی
یک روز می بینی جز این چیزی نداری
عمر تمامی حرف های ناتمامی
در عشق اگر مجنون صحراگرد باشی
یک باره از ره می رسد ابن السلامی
با بوسه ای بستی دهانم را در این بیت
به به چه پایانی عجب حسن ختامی...!
سعید بیابانکی
شامی به صبحی می برم صبحی به شامی
هر شب به قصد توبه کردن ، می نخوردن
جامی به سنگی می زنم سنگی به جامی
دستی به جنت دارم و پایی به دوزخ
نان حلالی دارم و آب حرامی
یک روز می بینی جز این چیزی نداری
عمر تمامی حرف های ناتمامی
در عشق اگر مجنون صحراگرد باشی
یک باره از ره می رسد ابن السلامی
با بوسه ای بستی دهانم را در این بیت
به به چه پایانی عجب حسن ختامی...!
سعید بیابانکی
۹۵/۰۵/۱۲