در جمع دنیا غریبم تنها تویی آشنا مرگ
پنجشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۱۴ ب.ظ
در جمع دنیا غریبم تنها تویی آشنا مرگ
در من نفس میکشی تو هر لحظه و هر کجا مرگ
شانه به شانه کنارم همواره چشم انتظارم
از تو بعید است دوری نزدیک مثل خدا مرگ
این روح در خاک محصور تا بلکه برخیزد از گور
چون صید افتاده در تور،هی میزند دست و پا مرگ
سنگین شده بار غربت تنها به رسم رفاقت
در خواب اگر میتوانی گاهی سراغم بیا مرگ
دردیست بی انتها عشق انداخت از پا مرا عشق
آغاز این ماجرا عشق پایان این ماجرا مرگ
حسین عباسپور
حسین عباسپور
۹۵/۰۱/۲۶