هم‌قافیه با باران

در حیرت کبود دم واپسین تو

دوشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۲ ب.ظ

در حیرت کبود دم واپسین تو
پاشید روی آینه خون برین تو

در گردباد حادثه سرزد به جای دست
یک جفت بال شعله ور از آستین تو

ای قبله قبیله عاشق! شکوفه داد
آن بوسه ای که بود به دست و جبین تو

کی در حضیض خاک فرودست می نشست
روح بهشت دیده بالانشین تو

فریادت از فراسوی هفت آسمان گذشت
پیچید در گلوی زمانه طنین تو

در ناکجای سرخ زمین گم شدی و شد
قلب فرشته های خدا سرزمین تو

 یدالله گودرزی

۹۵/۰۵/۰۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران