دستت که بریده شد، شکستم انگار
سه شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۰ ق.ظ
دستت که بریده شد، شکستم انگار
برخاکِ غمِ تو من نشستم انگار
وقتی که به مشکِ آب آن تیر نشست
من چشم به هر چه هست بستم انگار...
جواد مزنگی
۹۵/۰۷/۲۰
دستت که بریده شد، شکستم انگار
برخاکِ غمِ تو من نشستم انگار
وقتی که به مشکِ آب آن تیر نشست
من چشم به هر چه هست بستم انگار...
جواد مزنگی