هم‌قافیه با باران

دستم به تو نمی رسد ای لیموی بمی!

دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ق.ظ

دستم به تو نمی رسد ای لیموی بمی!
گاهی برای دیدن و چیدن چرا کمی؟!

گرچه همیشه چشم تو لبخند می زند
خفته در انتهای نگاهت ولی غمی

ای حلقه ی میانی انسان ـ فرشتگی
ّ تو مرمر روان و بلور مجسمی!

بی شک گلی بدون تو خندان نمی شود
مثل نفس برای شکفتن دمادمی

باید تو را دوباره نوشت و دوباره خوانْد
ّ تو قصه ی هبوط دل انگیز آدمی

گاهی ولی شکسته تر از گیسوان خود
َ مثل کلاف زندگی ام گنگ و درهمی...!

شهاب گودرزی

۹۵/۰۳/۲۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران