دستهایت دو جوجه گنجشکند بازوانت دو شاخه ی بی جان
پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۱۴ ب.ظ
دستهایت دو جوجه گنجشکند بازوانت دو شاخه ی بی جان
ساق تو ساقـــه ی سفیـدی کــــه سر زده از سیاهــــی گلدان
میوه های رسیده ای داری پشت پیراهن پر از رنگت
مثل لیموی تازه ی شیراز روی یک تخته قالی کرمان
فارغ از اختلاف «چپ» با «راست» من به چشمان تو می اندیشم
ای نگـــاه همیشه شکاکت ائتلاف فرشتـــه با شیــــطان
فال می گیرم و نمی گیرم پاسخـــی در خور سوال اما
چشم تو باز هم عنانم را می سپارد به دست یک فنجان
با همین دستهای یخ بسته ، می کشم ابروی کمانت را
تا بسوی دلـــم بیندازی ، تیــــری از تیــرهای تابستان
در تمام خطوط روی تو چشم را می دوانم و هر بار
خال تو خط سیر چشمم را می رساند به نقطه ی پایان
غلامرضا طریقی
۹۵/۰۸/۰۶