دستی که در دو چشم تو نقش جهان گذاشت
چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ب.ظ
دستی که در دو چشم تو نقش جهان گذاشت
در فتح اصفهان همه را ناتوان گذاشت
تا عینیت دهد به بهشت برین، تو را
چید از بهشت و گوشه ای از اصفهان گذاشت
از پلک تو ستاره و سیاره قرض کرد
در قلک ترک ترک کهکشان گذاشت
در چشم تو جهان مرا هم دو پاره کرد
نیمی در این گذاشت و نیمی در آن گذاشت
جان و جهان من پس از آن شد دو چشم تو
پس از چه نام چشم تو نصف جهان گذاشت
در کاسه ی دو چشم تو مرگ است و زندگی
در این شکر گذاشت، در آن شوکران گذاشت
داغی گذاشتی به دل من که تا ابد
خورشید تیر، بر جگر آسمان گذاشت
تا در قلمرو اش نگذارد کسی قدم
با بوسه روی پیرهن من نشان گذاشت
علیرضا بدیع
در فتح اصفهان همه را ناتوان گذاشت
تا عینیت دهد به بهشت برین، تو را
چید از بهشت و گوشه ای از اصفهان گذاشت
از پلک تو ستاره و سیاره قرض کرد
در قلک ترک ترک کهکشان گذاشت
در چشم تو جهان مرا هم دو پاره کرد
نیمی در این گذاشت و نیمی در آن گذاشت
جان و جهان من پس از آن شد دو چشم تو
پس از چه نام چشم تو نصف جهان گذاشت
در کاسه ی دو چشم تو مرگ است و زندگی
در این شکر گذاشت، در آن شوکران گذاشت
داغی گذاشتی به دل من که تا ابد
خورشید تیر، بر جگر آسمان گذاشت
تا در قلمرو اش نگذارد کسی قدم
با بوسه روی پیرهن من نشان گذاشت
علیرضا بدیع
۹۵/۰۸/۰۵