هم‌قافیه با باران

دشمن شکست اگر چه ز تو پرّ و بال تو

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۳۰ ق.ظ

دشمن شکست اگر چه ز تو پرّ و بال تو
اما به جز شکست نبرد از جدال تو

آغاز پر زدن به سوی آفتاب بود
در انفجار آتش و خون ، بال بال تو

آتش گرفت یکسره نیزار ، شیر من !
وقتی به خون گرم تو آغشت ، یال تو

این خاک دان سزای چو تو پاک جان نبود
حالی به باغ خُلد چگونه است حال تو ؟

آن سایه ی تو بود که از ریشه تیشه خورد
سرو است اگر نه تا به قیامت ، مثال تو

آوازه ات دهان به دهان می رود چو عشق
بی آن که کهنگی بپذیرد ، مقال تو

در باغ مه گرفته ی ذهنم همیشگی است
رعنایی تو ، سبزی تو ، اعتدال تو

پیداست جای تیغ تو بر شب ، اگر چه بود
کوتاه چون شهاب شتابان ، مجال تو

بر سینه چهار لاله ، در آفاق ذهن من
پر می زند پرنده ی سبز ِ خیال تو

امسال هفت ماهی خونین ، شناورند
دنبال هم به برکه ی یاد زلال تو

آری به جرم خواستن راه راستین
سُرب مذاب بود ، جواب سؤال تو

« گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار »
پاسخ رسید چون زدم از « خواجه » فال تو

حسین منزوی

۹۶/۰۳/۱۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

۱۶ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۵۹ محمدعلی حسینی
سلام ... رهبری در سالروز رحلت امام ، فرمودند : سازش هزینه دارد ... 

با مطلبی به عنوان « سازش کلاس دارد ! » پذیرای شما هستیم ...

ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران