هم‌قافیه با باران

دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ب.ظ

دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها 
به نومیدی کشید آخر همه امیدواریها 
رقیبان را ز وصل خویش تا کی معتبر سازی 
مکن جانا که هست این موجب بی اعتباریها 
به اغیار از تو این گرم اختلاطیها که من دیدم 
عجب نبود اگر چون شمع دارم اشکباریها 
به سد خواری مرا کشتی وفا داری همین باشد 
نکردی هیچ تقصیر، از تو دارم شرمساریها 
شب غم کشت ما را یاد باد آن روز خوش وحشی 
که می‌کرد از طریق مهر ما را غمگساریها


وحشی بافقی

۹۳/۱۱/۰۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران