دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست
سه شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۱۲ ب.ظ
دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست
شکسته باد کسی کاین چنینمان می خواست
شما چقدر صبور و چقدر خشماگین
حضورتان چو تلاقیِ صخره با دریاست
به استقامت معنای تازه بخشیدید
شما نه مثل دماوند،او به مثل شماست
بیا که از همه ی دشتها سوال کنیم :
کدام قلّه چنین سرفراز و پا برجاست ؟
به یک کرامت آبی نگاه دوخته اید
کدام پنجره اینگونه باز سمت خداست ؟
میان معرکه لبخند می زنید به عشق
حماسه چون به غزل ختم می شود زیباست
شما که اید ؟ صفی از گرسنگی و غرور
که استقامت و مهر از نگاهتان پیداست
اگر چه باغچه ها را کسی لگد کرده
ولی بهار فقط در تصرف گُلهاست
تخلص غزلم چیست غیرِ نام شما ؟
ز یمن نام شما خود زبان من گویاست
سهیل محمودی
۹۶/۰۹/۰۷