هم‌قافیه با باران

دوست می‌دارم من این نالیدنِ دل‌سوز را

يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۲۴ ب.ظ

دوست می‌دارم من این نالیدنِ دل‌سوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

شب همه شب انتظار صبح‌رویی می‌رود
ک‌آن صباحت نیست این صبح جهان‌افروز را

وه که گر من بازبینم چهرِ مهرافزای او
تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را

گر من از سنگ ملامت روی برپیچم، زنم
جان سپر کردند مردان، ناوکِ دل‌دوز را

کام‌جویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست
بر زمستان صبر باید طالب نوروز را

عاقلانِ خوشه‌چین، از سرّ لیلی غافل‌اند
این کرامت نیست جز مجنونِ خرمن‌سوز را

عاشقانِ دین‌ودنیاباز را خاصیتی‌ست
ک‌آن نباشد زاهدان مال‌وجاه‌اندوز را

دیگری را در کمند آور! که ما خود بنده‌ایم
ریسمان در پای حاجت نیست دست‌آموز را

سعدیا! دی رفت و فردا هم‌چنان موجود نیست
در میان این و آن فرصت شمار امروز را

سعدی

۹۵/۰۶/۲۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران