هم‌قافیه با باران

دیدن گریۀ او داد زدن هم دارد

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۵۳ ب.ظ

دیدن گریۀ او داد زدن هم دارد
سر که باشد بغلش حال سخن هم دارد

زحمت شانه نکش عمه برایش دیر است
گیسوی سوخته کوتاه شدن هم دارد

کاش عادت به روی شانه نمی کرد سه سال
بند زنجیر شدن درد بدن هم دارد

ناخن پیر زنی بر رخ او جا انداخت
کاش می گفت کسی بچه زدن هم دارد؟

ساربان ضربه ی دستش چقدر سنگین است
تازه انگشتر او سنگ یمن هم دارد

زخمهای سر و روی پدرش را که شمرد
گفت با عمه چرا زخم دهن هم دارد؟

حرمله چشم چران است بدم می آید
مثل زجر است ببین دست بزن هم دارد

چادرِ پاره ی او را به روی دست گرفت
عمه اش گفت به غساله: کفن هم دارد

حسن لطفی

۹۵/۰۷/۱۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران