رام نمی دن،می گن سرت شلوغه
رام نمی دن،می گن سرت شلوغه
خوب می دونم که حرف شون دروغه
قواعد و ضوابط اداری
بهم می گن کمیسیون نداری
کشته ی اون موضع شفافتم
نوکرتم،دو ماهه علافتم
خدا گواهه کار من «آنی»یه
نمازتون چقدر طولانیه
پشت درت یه عده کور و پیرن
می خوان دو خط جواب ازت بگیرن
اون که نمازو عاشقونه می خوند
گدا رو ناامید برنگردوند
فقط همین مونده که خاک پات شم
چقدر عزوجز کنم،فدات شم؟
همون قدیمترم که اسب و خر بود
سواره از پیاده با خبر بود
جون شما وضع عجیبی شده
دوره زمونه ی غریبی شده
بیا نریم که توی این قافله
برادر از برادرش غافله
تو اوج بد حالی بخندم که چی؟
بیام برات خالی ببندم که چی؟
یعنی بهت بگم که خیلی بیستی؟
اهل دلی،مثل بقیه نیستی؟
راستش اینه که هر دومون بد شدیم
تو امتحان بندگی رد شدیم
ما که مقام مون خدامون می شه
بیخود و کشکی ادعامون می شه
معرفتو به آب توبه شستیم
ما جفت مون نوکر پول و پستیم
می گن مشرفین به بیت الحرام
به چشم لااقل بگین کی بیام؟ابوالفضل زرویی نصرآباد