هم‌قافیه با باران

زمین گهواره کابوسهای تلخ انسان بود

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۰۹ ب.ظ

زمین گهواره کابوسهای تلخ انسان بود
زمان چون کودکی در کوچه های خواب حیران بود

خدا در ازدحام ناخدایان جهالت گم
جهان در اضطراب و ترس در آغوش هذیان بود

صدا در کوچه های گیج می پیچید بی حاصل
سکوتی هرزه سرگردان صحرا و بیابان بود

نمی رویید در چشمی به جز تردید و وهم و شک
یقین تنها سرابی در شکارستان شیطان بود

شبی رؤیای دور آسمان در هیأت مردی
به رغم فتنه های پیش رو در خاک مهمان بود

جهان با نامش از رنگ و صدا سیراب شد آخر
«محمد» واپسین پیغمبر خورشید و باران بود

سید ضیاء الدین شفیعی

کانال ما در تلگرام hamghafiebabaran@

۹۴/۱۰/۰۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران