ز خویش رفتهام اما نرفتهام جایی
چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۴ ب.ظ
ز خویش رفتهام اما نرفتهام جایی
غبار راه توام تا کیام زنی پایی
تحیر تو ز فکر دو عالمم پرداخت
به جلوهاتکه نه دین دارم و نه دنیایی
نشستهام به ادبگاه مکتب تحقیق
هزار اسم گره بسته در معمایی
رموز حیرت آیینه کیست در یابد
اقامت در دل نیست بیتقاضایی
بیدل دهلوی
۹۵/۰۵/۱۳