ز سوز عشق من جانت بسوزد
يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۳۴ ب.ظ
ز سوز عشق من جانت بسوزد
همه پیدا و پنهانت بسوزد ...
ز آه سرد و سوز دل حذر کن
که اینت بفسرد آنت بسوزد ...
مبر نیرنگ و دستان پیش او کو
به صد نیرنگ و دستانت بسوزد ...
به دست خویشتن شمعی نیفروز
که در ساعت شبستانت بسوزد ...
چه داری آتـشی در زیر دامان
کز آن آتـش گریبانت بسوزد ...
دل اندر وصل من بستی و ترسم
که ناگــــــه تاب هجرانت بسوزد ...
ندارد سودت آنگاهی که یابی
عبـید آن نامسلمانت بسوزد ...
عبید زاکانی
۹۵/۰۲/۱۹