هم‌قافیه با باران

ساده از دست ندادم دل پرمشغله را

دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۶ ب.ظ
ساده از دست ندادم دل پرمشغله را
تا تو پرسیدی و مجبور شدم مساله را...!

من "برادر" شده بودم و "برادر" باید
وقت دیدار، رعایت بکند "فاصله" را

دهه ی شصتی دیوانه ی یکبار عاشق
خواست تا خرج کند این کوپن باطله را

عشق! آن هم وسط نفرت و باروت و تفنگ
دانه انداخت و از شرم ندیدم تله را

و تو خندیدی و از خاطره ها جا ماندم
با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را...!

عشق گاهی سبب گم شدن خاطره هاست
خواستم باز کنم با تو سر این گله را

عبدالجبار کاکایی
۹۵/۰۴/۰۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران