هم‌قافیه با باران

سالکان راه را محرم شدم

يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۲۱ ب.ظ

سالکان راه را محرم شدم
ساکنان قدس را همدم شدم

طارمی دیدم برون از شش جهت
خاک گشتم فرش آن طارم شدم

خون شدم جوشیده در رگ‌های عشق
در دو چشم عاشقانش نم شدم

گه چو عیسی جملگی گشتم زبان
گه دل خاموش چون مریم شدم

آنچ از عیسی و مریم یاوه شد
گر مرا باور کنی آن هم شدم

پیش نشترهای عشق لم یزل
زخم گشتم صد ره و مرهم شدم

هر قدم همراه عزرائیل بود
جان مبادم گر از او درهم شدم

رو به رو با مرگ کردم حرب‌ها
تا ز عین مرگ من خرم شدم

سست کردم تنگ هستی را تمام
تا که بر زین بقا محکم شدم

بانگ نای لم یزل بشنو ز من
گر چو پشت چنگ اندر خم شدم

رو نمود الله اعلم مر مرا
کشته الله و پس اعلم شدم

عید اکبر شمس تبریزی بود
عید را قربانی اعظم شدم

مولوی

۹۵/۰۵/۳۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران