سبزشو به نام دردها و چاره ها
جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۱۵ ب.ظ
سبزشو به نام دردها و چاره ها
گل مچین دگر زباغ این اشاره ها
سنبل است یا گل است خرد می کنند
گاوها در آسیای آرواره ها
گرد روشنان مگرد نازنین من
مرده اند دیشب این پری ستاره ها
غم چه می خوری که مال پا برهنه هاست
مهربان من! تمام کفش پاره ها
آفتابی ای پری مشو که گشته فقر
دیو و می کشد تنوره از مغازه ها
درد شیر شد مگر که زوزه می کشد
از هراس جان خویش، گرگ چاره ها
قصه های درد را به خون نگاشتم
درخور زیارت اند این نگاره ها
صحبتی ست از شکستن سکوت من
درنهادم ازدحام این گزاره ها
چیز روشنی دگر نمانده ماه من!
نقطه های ظلمت اند ماهواره ها
فرید طهماسبی
۹۵/۱۰/۰۳