ستاره بیتو به چشمم شرار میپاشد
شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۳۵ ب.ظ
ستاره بیتو به چشمم شرار میپاشد
فروغِ ماه به رویم غبار میپاشد
خدای را چه نسیم است اینکه بر تنِ من
نوازشِ نفسش انتظار میپاشد؟
خروشِ رودِ دمان، میل بوسه میریزد
سکوتِ کوه گران، شوقِ یار میپاشد
بیا که پونهی وحشی ز عطر مستیبخش
بُخورِ می به لبِ جویبار میپاشد
ستاره میدمد از چلچراِغِ سرخ تمشک
که گَردِ نقره بر او آبشار میپاشد
چه سود از این همه خوبی؟ که بیتو خاطرِ من
غبار غم به سرِ روزگار میپاشد
سیمین بهبهانی
۹۴/۰۶/۱۴