هم‌قافیه با باران

سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت توست

چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۱۳ ب.ظ

سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت توست
بستان جام و درآشام که آن شربت توست

عدد ذره در این جو هوا عشاقند
طرب و حالت ایشان مدد حالت توست

همگی پرده و پوشش ز پی باشش تو است
جرس و طبل رحیل از جهت رحلت توست

هر که را همت عالی بود و فکر بلند
دانک آن همت عالی اثر همت توست

فکرتی کان نبود خاسته از طبع و دماغ
نیست در عالم اگر باشد آن فکرت توست

ای دل خسته ز هجران و ز اسباب دگر
هم از او جوی دوا را که ولی نعمت توست

ز آن سوی کآمد محنت هم از آن سو است دوا
هم از او شبهه تو است و هم از او حجت توست

هم خمار از می آید هم از او دفع خمار
هم از او عسرت تو است و هم از او عشرت توست

بس که هر مستمعی را هوس و سوداییست
نه همه خلق خدا را صفت و فطرت توست

مولوی

۹۵/۰۸/۰۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران