هم‌قافیه با باران

سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت تو است

سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۵۵ ق.ظ

سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت تو است
بستان جام و درآشام که آن شربت تو است

عدد ذره در این جو هوا عشاقند
طرب و حالت ایشان مدد حالت تو است

همگی پرده و پوشش ز پی باشش تو است
جرس و طبل رحیل از جهت رحلت تو است

هر که را همت عالی بود و فکر بلند
دانک آن همت عالی اثر همت تو است

فکرتی کان نبود خاسته از طبع و دماغ
نیست در عالم اگر باشد آن فکرت تو است

ای دل خسته ز هجران و ز اسباب دگر
هم از او جوی دوا را که ولی نعمت تو است

ز آن سوی کامد محنت هم از آن سو است دوا
هم از او شبهه تو است و هم از او حجت تو است

هم خمار از می آید هم از او دفع خمار
هم از او عسرت تو است و هم از او عشرت تو است

بس که هر مستمعی را هوس و سودایی است
نه همه خلق خدا را صفت و فطرت تو است

مولوی

۹۵/۰۸/۲۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران