هم‌قافیه با باران

شاعری خسته ام از دست تو بیمار منم

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ب.ظ

شاعری خسته ام از دست تو بیمار منم
راوی چشم تو در این همه اشعار منم

گفته بودم همه جا وصف نگاه تو ولی
زخمی حادثه ی چشم تو این بار منم

میهمان شب و مهتابم و تا وقت سحر
همدم لب به لب بسته ی سیگار منم

کوه سنگی شده معبود من ای وای..اگر
دلخوش از عاطفه ی سنگی دیوار منم

بر سر کشمکش کشور آغوش تو آه
شاه بی خاصیّت بزدل قاجار منم

من همان کهنه ردیفم به خدا در غزلت
در خم قافیه هایی که نه انگار منم

بس کن از گردش این ثانیه ها هیچ نگو
نقطه ثابت این گردش پرگار منم

تو برو پابکش از شعر من و این غزلم
از خودم از تو و این فاصله بیزار منم

خسته از شعر من و این همه اصرار تویی
دلخور از حسرت یک ریزه ی دیدار منم


علی نیاکوئی لنگرودی

۹۴/۰۷/۲۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران